درِ تنگ

جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است

درِ تنگ

جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است

تن در حقیقت انسان نقشی ندارد!

من با تن فرق دارد... 

ادراک و حرکاتم از منِ و تنم تنها یک ابزار برای منِ منه

ادامه مطلب ...

زمستان است...

سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت،سرها در گریبان است

کسی سر برنیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را 
ادامه مطلب ...

حسّم

آنقدر مشتاق دیدارت هستم، که بهانه تمام ندیدن هایم هستی 

 

ادامه مطلب ...

ساعت ۴

فایده ی این عکس ها چیست

 اگر صدای در شنیده نشود

اگر تو کفش هایت را درنیاوری

اگر مادرم کنار سماور ننشیند

و اگر من نگویم اسمش فروغ است

 

فایده ی این عکس ها چیست

اگر پنجره و پرنده همقافیه نشوند

اگر سکوت، ساعت را نشکند

و اگر تو نگویی دیرم شد

و اگر من نگویم

این بار به جای روسری

              برایت گوشواره می خرم

 

ادامه مطلب ...

خواندمت!

صدایت برایم اشناست اما لحنت نه !

چشمهایت را دوست دارم ، اما نگاهت متفاوت شده است !

من تغییر کرده ام 

و گرنه تو خوب بر سر جای خود ایستاده ای  

   

ادامه مطلب ...