درِ تنگ

جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است

درِ تنگ

جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است

اصلن خود باران

من تو را دوست دارم !حرفِ ساده ای ست
هم گفتنش آسان است
هم شنیدنش
اما فهمش
  ساده ترین دشوار دنیاست ..پای دوست داشتن که میان می آید
حواست باشد !تا یادآور شوی هر روز
که "اویِ" زندگی ات را عاشقانه
می خواهی
و بفهمانی که آغوشت 
تنها برایِ او امن و آرامش است
حواست باشد به وقتِ بغض ِ گاه و بی‌گاهش
دستانش را بگیری
در چشم‌های مهربانش نگاه کنی
و آرام بگویی
من تو را با تمام
خستگی هایت، بهانه گیری هایت
با تمام ِ کلافگی هایت
می خواهم 
می فهمم ....
بیا جانم ..بیا طوری برای لحظه هایتان باش 
که اگر روزی دستِ روزگار تو را به خاک سپرد
بگویند :تنها برای یکی بود 
تنها برایِ یکی ماند
تنها برایِ یکی مُرد !

"عادل دانتیسم"

نظرات 2 + ارسال نظر
سیا سه‌شنبه 21 بهمن 1393 ساعت 09:42 http://eshghemans.blogsky.com

باران کـه می بـارد

دلـم بـرایت تنـگ تـر می شـود

راه می افـتم بـدون چـتـر

من بـغض می کنـم آسمـان گـریـه

سیا سه‌شنبه 21 بهمن 1393 ساعت 00:30 http://eshghemans.blogsky.com

به سلامتی عشقها ی یک طرفه که میدونن نمیشه

اما دست از تلاش بر نمی دارن...

دل نده به ادمها ...
تو که از خدایشان عاشق تر نیستی...

انها خدای خود را به نیمه نانی میفروشند...
تو را به نیمه شبی

زمانه به من آموخت که دست دادن معنای رفاقت نیست

,بوسیدن قول ماندن نیست وعشق

ورزیدن ضمانت تنها شدن نیست..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد