-
بازگشت
یکشنبه 4 بهمن 1394 13:44
سخت است همزیستی دائم با کسانی که عزیزان تو اند اما دغدغه های تو را نمی فهمند...! هرچند این دغدغه ها ساده و کوچک باشند؟! همه ی ما فقط حسرت بی پایان یک اتفاق ساده ایم...! که جهان را بی جهت، یک جور عجیبی جدی گرفته ایم...!
-
اصلن خود باران
دوشنبه 20 بهمن 1393 23:15
من تو را دوست دارم ! حرفِ ساده ای ست هم گفتنش آسان است هم شنیدنش اما فهمش ساده ترین دشوار دنیاست .. پای دوست داشتن که میان می آید حواست باشد ! تا یادآور شوی هر روز که "اویِ" زندگی ات را عاشقانه می خواهی و بفهمانی که آغوشت تنها برایِ او امن و آرامش است حواست باشد به وقتِ بغض ِ گاه و بیگاهش دستانش را بگیری در...
-
آهنگ باران
دوشنبه 15 دی 1393 22:44
منتظرم ... شبیه یک آهنگِ غمگین قدیمی ، در آرشیو رادیو ... زنگ بزن، بگو که میخواهی مرا بشنوی . " آزاد نوروزی"
-
درد را از هر طرف که بخوانی درد است
چهارشنبه 26 آذر 1393 18:16
آی زندگی، دیدی چه سرت آوردیم. "محمد شمس لنگرودی"
-
رفتنی بارانی
دوشنبه 17 آذر 1393 19:05
هر روز صبح بند کفشهایت را که میبندی بند دلم پاره می شود و تا شب که برگردی دلم با کفش های تو ، هزار راه می رود قربانت گردم دیگر خوب میدانم به پای تو که نه به دست تو پیر خواهم شد! "مهدی صادقی" زودتر بازگرد
-
بی خوابی بارانی
پنجشنبه 13 آذر 1393 12:43
ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺗـﻮ ﺑﻮﯼ ﻣـﺰﺭﻋـﻪ ﻗﻬـﻮﻩ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﯽ ﺧـﻮﺍﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﻣـﻦ ﺗﻘﺼﯿﺮ ﺗـﻮﺳﺖ ﺍﯼ ﻟﻌﻨﺘﯽ ﺩﻭﺳـﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ! ... "نسرین بهجتی"
-
ببار باران
پنجشنبه 13 آذر 1393 12:36
هر جاده ای که تو رفته ای روزی قدم های من را هم خواهد شناخت و بر تمام جاده ها با قدم هایم خواهم نوشت : امان از دلی که دلتنگی اش مقصد ندارد ! "نریمان ربیعی"
-
باران محبت
سهشنبه 11 آذر 1393 21:21
...و روزهایی که تو هستی همه چیز روبراه است و شبهایی که تو نیستی غم بر سر راه است
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 9 آذر 1393 23:01
آنقدر دعا کردم تا پرنده شدم اما حالا که این همه راه را به سوی تو پَر زده ام تو قیچی بدست در پرچین نشسته ای غافل از اینکه من تو را بیشتر از پَرهایم دوست دارم. "عادل دانتیسم"
-
باران پاییزی
جمعه 30 آبان 1393 21:08
اگر پاییز نبود هیچ اتفاق شاعرانه ای نمی افتاد نه موسیقی باد بود نه سمفونی کلاغها نه رقص برگ و من هیچ بهانه ای برای بوسیدن تو در این شعر نداشتم .. " بهرام محمودی"
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 14 آبان 1393 10:12
میگویند تنهایی پوست آدم را کلفت میکند میگویند عشق دل آدم را نازک میکند میگویند درد آدم را پیر میکند ... آدم ها خیلی چیزها میگویند و من، امروز کرگدن دلنازکی هستم که پیر شده است! "مهدی صادقی"
-
آرزویت ای باران
جمعه 9 آبان 1393 09:34
آرزو می کردم تو را در روزگاری دیگر می دیدم در روزگاری که گنجشکان حاکم بودند پریان دریایی شاعران کودکان و یا دیوانگان آرزو می کردم که تو از آن من بودی در روزگاری که بر گل ستم نبود بر شعر بر نی و بر لطافت زنان اما افسوس دیر رسیده ایم ما گل عشق را می کاویم در روزگاری که عشق را نمی شناسد! "نزار قبانی"
-
دلتنگی
یکشنبه 27 مهر 1393 22:15
همیشه کسانی هستند که در نهایت دلتنگی نمی توانیم آنها را در آغوش بگیریم بدترین اتفاق شاید همین باشد... پ.ن. چه خوش روزی بود روز جدایی / اگر با وی نباشد بی وفایی اگرچه سخت است فرقت یار / در او شیرین بود امید دیدار
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 19 مهر 1393 10:08
افسوس معلم ریاضی هیچ گاه حساب روزهای نبودن و بی کسی تورا نگفت معلم انشا هیچوقت نگفت که از محبت به تو انشا بنویسیم گله داریم که هیچ کس جغرافیای ظهورت را برایمان ترسیم نکرد تاریخ غیبت را برایمان شرح ندادن و نگفتن که چه کرده ایم که… اینگونه… به تاریخ نبودنت عادت کرده ایم.. معلم اجتماعی به ما نگفت که در اجتماع ما کسی هست...
-
بارانی بیا
جمعه 18 مهر 1393 13:38
بیا به غار برگردیم! به بدویترین بوسهها که بوی عقدنامه و مهریه نمیدادند... تا عریانی، زننده به حساب نیاید و زیباترین هدیهی جهان آتشی باشد که یک روز را صرف روشن کردنش کنم برای تو... بیا به غار برگردیم! به روزگاری که مایکروویو و تلویزیون را نمیشناخت و در آن رنگینکمان اتفاقِ بزرگی بود؛ دنداندرد خدا را به یادِ ما...
-
news
سهشنبه 15 مهر 1393 11:19
کاش تنها اجازه می دادی برایت بهترین باشم و من بدون هیچ گلایه ای از آنچه هست، بود و خواهد بود کاش میشد تنها برای تو بهترین باشم و این بهترین بودن چندان هم سخت نیست وقتی در این دنیای فانی چند روزی بیش نیستم و برای من توقعی نمی آورد زیرا من برای زنده سازی ارزش های خود برای تو بهترینم پس بدون هیچ ترسی به من اعتماد کن تا...
-
ترسِ از دست دادنت اِی باران
چهارشنبه 9 مهر 1393 22:59
نازنینم! به تو و احساسی که بین ما شکل گرفته می اندیشم می دانم که این احساس زیبا را نباید بروز دهم تا کسی ابعاد آنرا نداند و نفهمد و چشم نامحرمی آنرا گزند نزند ترسِ از دست دادنت بی تابی ام را صد چندان می کند و منطق سالیان دراز مرا خدشه دار باید راز دوست داشتنت را از همه دور کنم در مکانی بسیار دور در دریایی آبی و یا در...
-
دلبسته باران
شنبه 5 مهر 1393 00:10
آنان که بیشتر دوستشان داری بیشتر دچار سوء تفاهم با تو اند بی آنکه بخواهی و بدانی، بیشتر می رنجانیشان بیشتر می رنجانندت بیشتر به یادشان هستی ولی ... کمتر عشق می گیری کمتر عشق می گیرند ! چشم به هم می زنی و می بینی عزیزترین ها با یک برداشت نادرست از هم هر روز از هم دور و دور تر میشوند ... غافل از اینکه بهترین روزهایشان...
-
تولد باران
سهشنبه 1 مهر 1393 11:04
مبارک تولد " او" که با دوستی ام بیش از همه کس او را عذاب داده ام
-
باران آخر تابستان
دوشنبه 31 شهریور 1393 15:31
از دلتنگیت کجا فرار کنم؟ کجا بروم که صدای آمدنت را بشنوم ؟ کجا بایستم که راه رفتنت را ببینم ؟ کجا بخوابم که صدای نفسهات بیاید؟ کجا بچرخم که در آغوش تو پیدا شوم؟ کجا چشم باز کنم که در منظرم قاب شوی؟ کجایی ؟ کجایی که هیچ چیزی قشنگتر از تماشای تو نیست؟ کجا بمیرم که با بوسههای تو چشم باز کنم؟ کجایی؟؟؟.................
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 27 شهریور 1393 09:51
تنهایی چیزهای زیادی به آدم می آموزد ! اما ... تو نرو ! بگذار من نادان بمانم ...
-
باران
پنجشنبه 27 شهریور 1393 09:40
چند می گویی که از من شکوه ها داری به دل؟ لب که بگشایم مرا هم با تو چندان ماجراست تو هم عشق نیامده مرا نابود کردی! فکر کردی من خالی از احساس هستم؟ اگر ذوقی داشتی من سال ها عشق داشتم که برای کسی بخوانم تو فکر میکردی من نیز باید عاشق شوم اما من عاشقی بودم که تنها می خواستم فریاد برآرم
-
غربت بارانی
پنجشنبه 27 شهریور 1393 08:53
در هر گوشه ای از این ولایت که بمیرم می توانم دوباره زنده شوم اما هراس من از غربت است غربت در چشمان تو که چون بیگانه ای مرا می نگرند! "فریاد شیری"
-
بازمانده باران
سهشنبه 18 شهریور 1393 00:22
گاهی تنهایی آواز غمگین پرنده ای است که هر روز جفتش را می خواند و نمی داند که آخرین بازمانده از نسل خویش است! "علی داوری"
-
بارش ناتمام
پنجشنبه 13 شهریور 1393 16:18
امروز داشتم یکی از جزوه هامو ورق می زدم. بالای یکی از صفحه هاش این جمله رو نوشته بود: وه، چه پرواز ناتمامی در سرم بال می زند. یادمه اونروز چه حالی داشتم با این جمله درست مثل حال امروزم... پ.ن. چطور بعضی از آدمها هیچی رو نمیفهمن؟! میگم هیچی ینی هیچیا
-
باران بی وقفه
یکشنبه 9 شهریور 1393 12:48
از تمام ندانستن هایم خسته شدم یعنی چیزی شبیه به این که از کل زندگی خسته شده ام
-
عمیق ترین باران
جمعه 7 شهریور 1393 11:11
من زخمهای بی نظیری به تن دارم اما تو مهربان ترین شان بودی عمیق ترین شان ! عزیزترین شان ... بعد از تو آدم ها تنها خراش های کوچکی بودند بر پوستم که هیچ کدامشان به پای تو نرسیدند به قلبم نرسیدند !! بعد از تو آدم ها تنها خراش های کوچکی بودند که تو را از یادم ببرند، اما نبردند ... تو بعد از هر زخم تازه ای دوباره باز می...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 5 شهریور 1393 12:22
من می دونم که تو خوبی اما می دونم که خیلی خوب نیستی می دونم که دوست دارم اما مطمئنم که خیلی دوست ندارم می دونم که خیلی قشنگی اما باور دارم که خوشکل تر از تو زیاد هست می دونم که عاشقتم ولی اگه یکی پیدا بشه می تونم دوباره عاشق بشم اما تو نمی دونی که من گاهی... بیشتر وقت ها... همیشه .... دلم واست تنگ می شه. "شل...
-
بوسه ی باران
دوشنبه 3 شهریور 1393 09:57
اشتباه نکن! نه زیبایی تو نه محبوبیتِ تو مرا مجذوب خود نکرد تنها آن هنگام که روح زخمی مرا بوسیدی من عاشقت شدم ... "شمس لنگرودی"
-
دعای باران
پنجشنبه 30 مرداد 1393 23:58
کشاورز دعایِ باران خواند و باران آمد کاش تو را خواسته بود کاش تو آمده بودی "علیرضا روشن"