درِ تنگ

جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است

درِ تنگ

جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است

ای جانِ جانِ جانم، تو جانِ جانِ جانی

اگر حریف منی پس بگو که دوش چه بود؟

میان این دل و آن یار می فروش چه بود؟


اگر به چشم بدیدی جمال ماهم دوش

مرا بگو که در آن حلقه‌های گوش چه بود؟

 
ادامه مطلب ...

گاه مدرک ندارد!

بعضی روزها

انسان فقط خسته ست


نه تنهاست

نه غمگین

و نه عاشق

 

ادامه مطلب ...

تنها سر مویی زسر موی تو دورم

تمام متن خود عنوان بود


میراثِ من

میراثِ من جنگلی‌ست تاریک؛ که به‌ندرت به آن می‌روم.

 
ادامه مطلب ...