درِ تنگ

جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است

درِ تنگ

جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است

وقتی همه چیز آرومه!

دیشب؛

موجی در چند متری ساحل، خود را باخت.

و هزار ماسه ناامید شدند.

ساحل پست­ اش را ترک کرد.


  

لاک­ پشت، بچه­ هایش را فروخت.

مروارید، گریان، تن­ فروشی کرد!

... "هیچ کس از حالِ صدف خبر ندارد!"

گرداب خودش را گم کرد.

صخره به آب زد،

…مرجان­ ها، جلای وطن شده ­اند.

 

حامد صفایی پور

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد