درِ تنگ

جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است

درِ تنگ

جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است

غربت بارانی

در هر گوشه ای از این ولایت که بمیرم 
می توانم دوباره زنده شوم 
اما 
هراس من از غربت است 
غربت در چشمان تو 
که چون بیگانه ای مرا می نگرند!
"فریاد شیری"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد